پایان نامه > کتابخانه مرکزی دانشگاه صنعتی شاهرود > مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک > مقطع کارشناسی ارشد > سال 1398
پدیدآورندگان:
زهرا سلطانی چم حیدری [پدیدآور اصلی]، ابوالقاسم کامکار روحانی[استاد راهنما]، علیرضا عرب امیری[استاد راهنما]، سیامند فتحی بایزید آباد [استاد مشاور]
چکیده: پی جویی و اکتشاف ذخایر معدنی، مستلزم شناسایی مناطق هدف می باشد. روش های ژئوفیزیکی به-عنوان روش های غیرمستقیم و با صرف هزینه و زمان کم جهت پی جویی و اکتشاف ذخایر معدنی به کار برده می شوند، این روش ها با توجه به صرف هزینه و زمان کم روش هایی مناسب به منظور پی جویی و اکتشاف ذخایر معدنی می باشند. پلاریزاسیون (قطبش) القایی (IP) از جمله روش های معمول و کارآمد برای شناسایی کانی های سولفیدی و فلزی، مخصوصاً سولفیدهای پراکنده است. با توجه به هدف پژوهش که تعیین محدوده کانی سازی مس در منطقه سوناجیل واقع در استان آذربایجان شرقی می باشد؛ مدل سازی داد های IP به عنوان روش اصلی در این پژوهش انتخاب شده است. منطقه سوناجیل در 17 کیلومتری شهر هریس در استان آذربایجان شرقی قرار دارد. واحدهای سنگ شناختی اصلی این منطقه از قدیم به جدید عبارتند از: توده های آتشفشانی – آذرآواری، استوک سوناجیل پورفیری، نوده گرانیتوئیدی اینچه، توده آتشفشانی پلیو – کواترنری اکوزداغی می باشد. برای دسترسی به نتایج نزدیک تر به واقعیت و تفسیری دقیق، از تلفیق روش IP و روش-های مقاومت ویژه و مغناطیس سنجی استفاده می شود. برداشت داده های IP و مقاومت ویژه با استفاده از آرایش قطبی – دوقطبی صورت گرفت. علت انتخاب این آرایه، بالا بودن عمق نفوذ (نسبت به آرایه های دوقطبی – دوقطبی) و حساسیت کم تر آن به نوفه های تلوریک و جفت شدگی الکترومغناطیس می باشد. برداشت داده های IP و مقاومت ویژه در طول 6 پروفیل موازی در راستای غربی – شرقی با فواصل الکترودی 30 متر انجام شد. مدل سازی وارون دو بعدی داده های IP و مقاومت ویژه با استفاده از نرم افزارهای Res2dinv و ZondRes2d انجام شد. با توجه به نتایج حاصل از مدل سازی داده ها، محل هایی که دارای مقادیر بارپذیری بالا و مقاومت ویژه متوسط تا بالا نشان دهنده ی محل کانی سازی می باشد. از این رو می توان به این نتیجه دست یافت که کانی-سازی مس مس به صورت افشان و پراکنده می باشد. در ادامه به منظور تعیین دقیق تر محدوده کانی سازی، مدل سازی وارون سه بعدی داده ها به وسیله ی نرم افزار Res3dinv انجام شده است. برداشت مغناطیس سنجی در این منطقه به علت همراهی کانی سازی سولفیدی با کانی مگنتیت و وجود کانی رس در منطقه مورد مطالعه به عنوان روشی غیرمستقیم انجام شد. برداشت داده های مغناطیس سنجی در طول 19 پروفیل موازی با فواصل ایستگاهی 20 متر و فواصل پروفیلی 50 متر (به جز پروفیل 19 که در 30 متری پروفیل 18 قرار دارد) صورت گرفت. بعد از برداشت داده ها به تصحیح و پردازش و اعمال فیلترهای مختلف مغناطیس سنجی برای تعیین بی هنجاری پرداخته می شود. از جمله فیلترهایی که جهت تخمین مرز، تفکیک بی هنجاری و جداسازی میدان مغناطیسی ناحیه ای از محلی، بر روی داده ها اعمال می شود می توان به فیلتر برگردان به قطب، ادامه فروسو، ادامه فراسو، مشتق قائم مرتبه اول، سیگنال تحلیلی، فیلتر روند سطحی و مشتق افقی اشاره کرد. به دلیل تأثیر ساختار زمین شناسی بر شدت میدان مغناطیسی اندازه گیری شده، به مدل سازی سه بعدی داده ها پرداخته شد. فرآیند مدل سازی داده های مغناطیسی توسط نرم افزار Mag3D مدل سازی شده است. با بررسی نتایج به دست آمده می توان به وجود مگنتیت در منطقه پی برد. با توجه به نتایج مدل سازی و تفسیر برداشت های IP، مقاومت ویژه، مغناطیس سنجی و نیز اطلاعات حفاری و زمین شناسی، ارتباط مستقیم بین کانی سازی مس و مغناطیس به اثبات رسید. به این ترتیب که مناطقی که دارای شدت بالای میدان مغناطیسی می باشد، در مقاطع و مدل های IPو مقاومت ویژه نیز مقادیر بالایی را نشان می دهد. با مقایسه و تفسیر نتایج مغناطیسی به دست آمده و ارزیابی آن ها با اطلاعات زمین شناسی به احتمال وجود کانی مگنتیت و به تبع آن وجود مس در منطقه تا حد زیادی پی برده شد.
کلید واژه ها (نمایه ها):
#مقاومت ویژه الکتریکی #قطبش القایی (IP) #مغناطیس سنجی #مدل سازی #بی هنجاری #سوناجیل

دانلود نسخه تمام متن (رایگان)

محل نگهداری: کتابخانه مرکزی دانشگاه صنعتی شاهرود
یادداشت: حقوق مادی و معنوی متعلق به دانشگاه صنعتی شاهرود می باشد.
تعداد بازدید کننده:
پایان نامه های مرتبط (بر اساس کلیدواژه ها)