پایان نامه > کتابخانه مرکزی دانشگاه صنعتی شاهرود > علوم زمین > مقطع دکتری > سال 1398
پدیدآورندگان:
امیر شمشکی [پدیدآور اصلی]، غلامحسین کرمی[استاد راهنما]
چکیده: دریاچه ارومیه در شمال غربی ایران بین دو استان آذربایجان شرقی و غربی قرار دارد. تراز آب این دریاچه از حدود دو دهه پیش تاکنون به شدت کاهش یافته و بخش چشمگیری از آن به ویژه در نیمه جنوبی خشک شده است. دلایل مختلفی در مورد علل این رخداد مطرح گردیده و همچنین نظرات متفاوتی در مورد نقش آب های زیرزمینی در این مبحث وجود دارد. بنابراین، با هدف بررسی اندرکنش کمی و کیفی آب های زیرزمینی نواحی ساحلی در زمان و مکان با آب دریاچه و سایر منابع آب سطحی مانند رودخانه ها و تالاب ها در ساحل جنوب شرقی دریاچه ارومیه این پژوهش انجام پذیرفته است. بررسی های انجام شده نشان می دهند که در محدوده مطالعاتی با وجود گسترش شدید فعالیت های کشاورزی و افزایش حدود 20000 حلقه چاه بهره برداری در 10 سال اخیر و علیرغم ثبات نسبی مقدار بارش و افزایش نسبی مقدار تبخیر در این دوره، افت چشمگیری در تراز آبخوان های آبرفتی مشاهده نشده است. دلیل اصلی مطلب یاد شده این است که یک تعادل نسبی بین حجم آب های زیرزمینی پمپاژ شده و آب های برگشتی کشاورزی به آبخوان های آبرفتی منطقه به وجود آمده است. تعادل نسبی در تراز آب زیرزمینی نشان دهنده وجود تعادل بین حجم آب پمپاژ شده و آب برگشتی به آبخوان می باشد. محاسبات بیلان آب نشان می دهد که حدود 96 درصد از حجم سفره آب زیرزمینی در سال آبی 95-94 توسط آب های برگشتی کشاورزی و رودخانه ها تأمین شده است که شباهت بسیار زیاد ترکیب ایزوتوپی آب های زیرزمینی با آب رودخانه ها این مطلب را تأئید می کند. گرادیان هیدرولیکی آبخوان مراغه – بناب حدود 6 برابر بیش تر از آبخوان میاندوآب است. زمان تأخیر بین بارندگی و تراز آب زیرزمینی در محدوده دشت میاندوآب حدود یک سال و در محدوده دشت مراغه – بناب حدود 4 سال می باشد. دلیل این مطالب این است که نقش آب های برگشتی کشاورزی در تغذیه آب زیرزمینی در محدوده آبخوان میاندوآب در مقایسه با آبخوان مراغه - بناب مهم تر می باشد. نقش مهم تر آب های برگشتی کشاورزی در دشت میاندوآب به خاطر وجود رودخانه های پر آب تر و انشعابات رودخانه ای و هم چنین وجود کانال های آبیاری بسیار گسترده تر در این دشت است. در مناطقی که رسوبات دانه درشت وجود دارند و سطح آب های زیرزمینی افت قابل توجهی را شامل می شود (مانند نواحی جنوب غربی آبخوان مراغه – بناب با افت حدود 13 متر در 10 سال اخیر) هجوم شورابه های دریاچه به سمت آبخوان بیش تر بوده است. با مقایسه سطوح آب دریاچه و آب زیرزمینی در دشت میاندوآب، کاملاً مشهود است که در دو دهه اخیر روندهای متفاوتی را نشان می دهند. برای مثال، در فاصله زمانی سال های 80 تا 87 سطح آب زیرزمینی بر خلاف روند کاهشی سطح آب در دریاچه، افزایشی بوده است. علاوه بر این، خطوط تراز آب زیرزمینی در دشت میاندوآب در دهه اخیر به علت تعادل نسبی سطح آب زیرزمینی یکنواخت تر شده اند. در نهایت، با توجه به نتایج به دست آمده از این تحقیق می توان این چنین اظهار نظر کرد که فعالیت های کشاورزی به طور غیرمستقیم نقش زیادی در روند خشک شدن دریاچه ارومیه داشته اند.
کلید واژه ها (نمایه ها):
#آب زیرزمینی ساحلی #دریاچه ارومیه #تغییرات زمانی و مکانی #اندرکنش آب دانلود نسخه تمام متن (رایگان)
محل نگهداری: کتابخانه مرکزی دانشگاه صنعتی شاهرودیادداشت: حقوق مادی و معنوی متعلق به دانشگاه صنعتی شاهرود می باشد.
تعداد بازدید کننده: