پایان نامه > کتابخانه مرکزی دانشگاه صنعتی شاهرود > مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک > مقطع دکتری > سال 1393
پدیدآورندگان:
ابراهیم قاسمی ورنوسفادرانی[پدیدآور اصلی]، محمد عطائی[استاد راهنما]، کوروش شهريار [استاد راهنما]
چکیده: یکی از مهمترین عوامل مؤثر در تولید، بازیابی و اجرای ایمن معادن زغال سنگ اتاق و پایه، کنترل زمین است. طبق تعریف، به علم مطالعه و کنترل رفتار لایه های سنگی در پاسخ به عملیات معدنکاری، کنترل زمین اطلاق می شود. به طور کلی، می توان مسائل مربوط به کنترل زمین در معادن اتاق و پایه را به دو دسته پایداری سراسری (عمومی) و پایداری موضعی (محلی) تقسیم کرد. پایداری سراسری به پایداری پایه ها در پهنه اشاره دارد لذا تعیین ابعاد مناسب پایه ها نقشی کلیدی در حفظ پایداری سراسری معادن اتاق و پایه دارد. از طرف دیگر پایداری موضعی به پایداری فضاهای زیرزمینی یعنی راهروها، میانبرها و تقاطع ها اشاره دارد که بر اساس آمار منتشر شده از کشورهای تولید کننده زغال سنگ، مهمترین مشکل در زمینه پایداری موضعی در معادن اتاق و پایه، پایداری سقف است. بررسی کنترل زمین در معادن اتاق و پایه همواره یکی از موضوعات تحقیقاتی بسیار مهم در کشورهای تولید کننده زغال سنگ بوده است. هدف از این تحقیق توسعه مدل هایی به منظور پیش بینی و ارزیابی پایداری سراسری و موضعی در معادن زغال سنگ اتاق و پایه است. برای این منظور در ابتدا با استفاده از تئوری منطق فازی، مدلی به منظور پیش بینی ابعاد پایدار پایه توسعه داده شد. این مدل به کمک روش استنتاج ممدانی و بر اساس داده های جمع آوری شده از معادن اتاق و پایه ی کشور آمریکا ساخته شده است. نتایج نشان داد که منطق فازی ابزاری مفید و قدرتمند برای طراحی پایه ها در معادن زغال سنگ است. در ادامه با استفاده از تئوری منطق فازی (روش استنتاج سوگنو) و تحلیل رگرسیون منطقی، دو مدل برای پیش بینی پایداری سراسری توسعه داده شد. این دو مدل بر اساس داده های معادن ایالت ویرجینیای غربی کشور آمریکا ساخته شده اند. بررسی ها نشان داد که هر دو مدل روش های مناسب و کاربردی هستند که می توانند به طور مؤثر با کمترین نرخ خطا برای پیش بینی پایداری سراسری به کار گرفته شوند. به علاوه، مقایسه دو مدل آشکار ساخت که مدل فازی در مقایسه با مدل رگرسیون موفق تر و پیش بینی قابل اعتمادتری از خود نشان می دهد.
همان گونه که پیش از این ذکر شد پایداری سقف حین معدنکاری پسرو، ابزار کلیدی برای اطمینان از پایداری موضعی در معادن اتاق و پایه است. لذا، در ادامه با استفاده از نگرش کلاسیک ارزیابی ریسک، مدلی شبه کمّی برای ارزیابی ریسک ریزش سقف توسعه داده شد. برای این کار، ابتدا با بررسی مقالات و گزارش های علمی مربوطه، کلیه ی پارامترهای اثرگذار بر ریسک ریزش سقف شناسایی شدند. سپس با ترکیب تمامی آنها، روشی اصولی برای ارزیابی ریسک ریزش سقف ارائه شد. در معادن اتاق و پایه جدید جایی که مدیران و مهندسین معدن به خوبی با معدنکاری پسرو آشنا نیستند و نمی توانند بواسطه ی تجربه کم، ریسک ریزش سقف را به درستی ارزیابی کنند، این روش با در اختیار گذاشتن تجربیات بین المللی آنها را در این امر یاری می رساند. مهمترین محدودیت این روش نادیده گرفتن عدم قطعیت های کیفی در طی فرآیند ارزیابی ریسک است. ریشه عدم قطعیت های کیفی اغلب وجود پارامترهای زبانی، عدم دقت کافی در تقسیم بندی پارامترها (عدم تقسیم بندی جزئی تر پارامترها)، اختصاص وزن ثابت به پارامترها و ایجاد مرزهای تند در بین تقسیم بندی ها است. تئوری فازی ابزاری کارآ به منظور تخمین عدم قطعیت های کیفی می باشد. لذا در ادامه با استفاده از نگرش فازی ارزیابی ریسک، مدلی جدید برای ارزیابی قابلیت ریزش سقف در معادن اتاق و پایه حین معدنکاری پسرو ارائه شده است. روش پیشنهادی، روندی ساده و مؤثر برای مدل کردن عدم قطعیت های کیفی حین فرآیند ارزیابی ریسک فراهم می آورد. در نهایت، به منظور آشنایی با نحوه استفاده از روش پیشنهادی، این روش برای ارزیابی قابلیت ریزش سقف در پهنه اصلی معدن مرکزی طبس به کار گرفته شده است.
کلید واژه ها (نمایه ها):
#معدنکاری زیرزمینی #اتاق و پایه #معدنکاری پسرو #کنترل زمین #پایداری سراسری #پایداری موضعی. دانلود نسخه تمام متن (رایگان)
محل نگهداری: کتابخانه مرکزی دانشگاه صنعتی شاهرودیادداشت: حقوق مادی و معنوی متعلق به دانشگاه صنعتی شاهرود می باشد.
تعداد بازدید کننده: