پایان نامه > کتابخانه مرکزی دانشگاه صنعتی شاهرود > علوم زمین > مقطع کارشناسی ارشد > سال 1391
پدیدآورندگان:
محسن چکنی مقدم [پدیدآور اصلی]، محمود صادقیان[استاد راهنما]، حبیب علیمحمدیان [استاد راهنما]
چکیده: مجموعه آذرین - دگرگونی دلبر واقع در جنوب شرق شاهرود (شرق بیارجمند) به سن نئوپروتوزوییک طیفی از سنگ های دگرگونی متشکل از میکاشیست، گارنت میکاشیست، گنیس، آمفیبولیت و مقداری متاپسامیت را شامل می-شود. این مجموعه توسط تعداد زیادی دایک دیابازی با روند غالب شمال شرق– جنوب غرب تا شرقی – غربی قطع شده اند. ضخامت دایک ها از چند سانتی متر تا 3 متر متغیر است. پلاژیوکلاز از نوع الیگوکلاز- آندزین – لابرادوریت و پیروکسن از نوع اوژیت سازندگان مهم این دایک ها هستند. با توجه به مشاهدات پتروگرافی و نتایج آنالیز شیمی این سنگ ها دارای ترکیب گابرویی می باشند ولی به واسطه ساخت و بافت آنها نام دیاباز برای آنها مناسب تر است. با توجه به بررسی های صحرایی جدید و قطع شدن توالی تخریبی متشکل از شیل، ماسه سنگ و کنگلومراها به سن ژوراسیک زیرین (معادل سازند شمشک) و از طرفی پوشیده شدن توالی مذکور توسط سنگ های آهکی و آهکی ماسه ای ژوراسیک زیرین و در برخی نقاط کرتاسه سن جایگزینی دایک ها در حد فاصل مرز زمانی اواخر ژوراسیک زیرین و قیل از ژوراسیک میانی می باشد. بر روی تعدادی از دایک ها در 14 ایستگاه نمونه هایی جهت تعیین چگونگی توزیع مذاب و تعیین موقعیت جغرافیایی دیرینه آنها به روش مغزه گیری نمونه برداری صورت گرفته است و در این راستا جمعا 650 مغزه تهیه شد که در آزمایشگاه ژئومغناطیس دانشگاه صنعتی شاهرود و آزمایشگاه محیط دیرینه مغناطیس سازمان زمین شناسی کشور آزمایش های لازم بر روی آنها صورت پذیرفت. بررسی مطالعات مغناطیسی اولیه نشان داد که مقدار قابلیت پذیرفتاری مغناطیسی دایک ها بین 500 تا SIμ31000 متغیر بوده است اما میانگین پذیرفتاری مغناطیسی برای تمام نمونه ها SIμ9500 محاسبه شده است. نتایج بدست آمده معرف تغییر در فراوانی کانی های فرومغناطیس مثل مگنتیت و هماتیت از یک سو و تغییر مقادیر کانی های مافیک به ویژه پیروکسن در این سنگ ها می باشد و در واقع ارتباط مستقیم و معنی داری بین مقادیر خودپذیری میانگین و ترکیب سنگ شناسی دایک ها وجود دارد. خطواره های مغناطیسی و برگواره های مغناطیسی مبتنی برتجزیه و تحلیل مقادیر برداری K1 و K2 و K3 بیان گر آن است که اولا :توزیع ماگما می تواند از دایکی به دایک دیگر متفاوت باشد و دوما ماگما می تواند در یک راستای نسبتا افقی، در راستایی قائم و یا در حالتی حدواسط بین این دو جریان پیدا کند. میل خطواره های مغناطیسی از نزدیک به صفر تا 90 درجه در برخی نمونه ها متفاوت است. بررسی آزیموت خطواره-های مغناطیسی در مجموع نشان می دهد که روند کلی خطواره های مغناطیسی با امتداد کلی دایک ها هماهنگ و منطبق می باشد. بررسی مقادیر P(درصد آنیزوتروپی) و T (پارامتر شکل) نشان می دهد که اغلب بیضوی های مغناطیسی ازنوع کلوچه ای شکل یا پهن هستند. این موضوع با ساختار بلوری پیروکسن (کوتاه و خپله) و هم بعد بودن دانه های ریز مگنتیت سازگار است و معرف تاثیر بارز شکل دانه ها در ایجاد فابریک های مغناطیسی می باشد. بخش دیگری از مطالعات انجام شده در راستای تعیین موقعیت جغرافیایی دیرینه صورت گرفته است. جهت این کار نمونه های انتخاب شده در 4 مرحله مورد بررسی قرار گرفتند که عبارتند از: 1-تعیین پسماند مغناطیسی طبیعی که توسط دستگاه مغناطیس سنج اسپینرJR6-Aانجام شد. 2- مغناطیس زدایی تحت میدان های متناوب با شدت متفاوت یا به اختصار AF. 3- مغناطیس زدایی حرارتی توسط دستگاه مغناطیس زدای حرارتی یا به اختصار MMTD. 4- شناسایی کانی های مسئول رفتارهای مغناطیسی به وسیله دستگاه CS-3. نمونه های مناسب به وسیله روش های AF وMMTD مورد بررسی قرار گرفتند. بررسی های صورت گرفته به روش AF نشان داد که کانی های مسئول رفتار مغناطیسی غالبا ریز دانه هستند با این وجود غالبا در محدوده بزرگتر از یک میکرومتر قرار می گیرند. مگنتیت به عنوان حامل اصلی رفتار مغناطیسی در این دایک ها معرفی شده است. بر اساس بررسی های مغناطیس-زدایی حرارتی و نتایج بدست آمده از آنها و هم چنین تجزیه و تحلیل های آماری مورد نیاز، موقعیت های جغرافیایی گذشته را برای هر ایستگاه تعیین کردیم. لیکن در بین داده های بدست آمده داده های متعلق به 6 ایستگاه از قابلیت اطمینان بالایی برخوردار بودند. با توجه به نتایج این 6 ایستگاه و در نظر گرفتن قطب های دیرینه مغناطیس مربوط به دوره زمانی ژوراسیک میانی و مراجع منتشر شده در مجموع عرض جغرافیایی میانگین 19 درجه را برای منطقه مشخص کردیم. این مقادیر نشان می دهد سرزمین ایران در زمان ژوراسیک میانی در عرض های 15 تا 21 درجه شمالی قرار داشته است. وجود میان لایه های ذغال سنگی و ذغالی – شیلی در اکثر نقاط به ویژه در البرز جنوبی، حد فاصل قزوین تا شاهرود تایید دیگری بر این ادعا می باشد. در پایان می توان گفت که مطالعات AMS و دیرینه مغناطیس می توانند به عنوان ابزاری مفید و کارآمد در تفسیر و شناخت تاریخچه زمین شناسی ایران واقع شوند.
کلید واژه ها (نمایه ها):
#مجموعه دگرگونی دلبر #دایک های دیابازی #ژوراسیک #مطالعات AMS و دیرینه مغناطیس #روش های مغناطیس زدایی #عرض دیرین جغرافیایی

دانلود نسخه تمام متن (رایگان)

محل نگهداری: کتابخانه مرکزی دانشگاه صنعتی شاهرود
یادداشت: حقوق مادی و معنوی متعلق به دانشگاه صنعتی شاهرود می باشد.
تعداد بازدید کننده:
پایان نامه های مرتبط (بر اساس کلیدواژه ها)