مربی ومشاور دو واژه پرکاربرد در دنیای امروز کسبوکار هستند و گاهی به جای همدیگر بهکار میروند. اما این دو واژه یک معنای واحد ندارند و تفاوتهای ظریف اما مهمی میان مربی و مشاور وجود دارد. برای آنکه بتوانید از میان مربی و مشاور یک انتخاب درست داشته باشید، لازم است با تفاوتهای این دو آشنا شوید. به طور کلی، مربیگری میتواند کارآفرینان را به رهبران اثربخش تبدیل کند و در سوی مقابل، مشاوره تخصص و کمکی را که به شدت به آن نیاز دارید، در اختیار شما قرار میدهد. همین توصیف نشان میدهد که مرز بین مربیگری و مشاوره تا حد زیادی مبهم است و ممکن است مخاطبی که قصد انتخاب میان این دو را دارد، با شرایطی روبهرو شود که نیازش به صورت واقعی و موثر مرتفع نشود. دانستن اینکه چه زمانی لازم است مربی یا مشاور استخدام کنید، موضوعی حیاتی برای کسبوکارتان است و از طریق توسعه مهارتهای رهبری در شما و یا کمک به حل مسائل ذهنی تان به شما کمک میکند.
منتورنیز به کسی اطلاق میشود که با کارآموزِ کمتجربه یا پیشرفته همانند راهنما رفتار میکند و بیشتر از جنبهی تخصصی و با توجه به تجربه و اطلاعات شغلی به او کمک میکند.
دربارهی ترجمهی منتور و منتورینگ هم دردسر کم نیست. معمولاً منتور را به مربی ترجمه میکنند اما از آنجا که کوچ هم به مربی ترجمه میشود، به کار بردن این معادل در فارسی دردسرساز خواهد بود. ضمن اینکه به فرض که منتور را ترجمه کنیم، برای ترجمهی Mentee (مِنتی) یعنی کسی که از راهنمایی منتور استفاده میکند، دچار مشکل خواهیم شد.
باور کلی آن است که میتوان منتور را به راهنما و منتی را به راهجو (یا رهجو) ترجمه کرد. اگر چه در اینجا هم این دردسر وجود دارد که ممکن است این دو اصطلاح با رهبر و پیرو اشتباه گرفته شوند.
برخی معتقدند که هر مشاوری را میتوان منتور نامید. مثلاً اگر یک پلتفرم وجود داشته باشد که شما را از این نقطهی دنیا به فرد باتجربهای در نقطهی دیگری از دنیا متصل کند و شما هیچکدام یکدیگر را نشناسید و در یک جلسهی مشاورهی کوتاه یک ساعته از او مسئلهی خود را بپرسید، میتوانید بگویید که به یک منتور مراجعه کردهاید. برخی دیگر منتورینگ را کاری جدیتر، رسمیتر و بلندمدتتر میدانند.