چکیده: یکی از سیستم‌های باربر جانبی در سازه‌های بتن مسلح دیوار برشی می‌باشد. در این سیستم باربر جانبی بسته به نیروی زلزله ممکن است آسیب‌های شدیدی به دیوار وارد شود که ممکن است بهسازی یا تعمیر آن از دیدگاه اقتصادی مقرون به صرفه نبوده یا غیر ممکن باشد. علاوه بر خسارات وارده، بعد از زلزله تغییر شکل‌های پسماند در سازه ایجاد می‌شود که ممکن است در ساکنین ایجاد ناامنی کند. محققین برای بر طرف کردن این معضلات از عضوهای قابل تعویض مانند میراگرهای فولادی و آلیاژهای حافظه‌دار شکلی استفاده کرده‌اند. میراگرهای فولادی در سازه به عنوان فیوز عمل می‌کنند و با وارد شدن به ناحیه غیرالاستیک قابلیت مستهلک کردن انرژی زیادی دارند، علاوه بر این بعد از زلزله به راحتی قابل تعویض هستند. آلیاژ حافظه‌دار شکلی دارای قابلیت منحصر به فرد رفتار ابر کشسان و حافظه شکلی است. رفتار ابر کشسان این قابلیت را می‌دهد تا در کرنش‌های بزرگ آلیاژ حافظه‌دار شکلی کرنش پسماندی در حدود صفر داشته باشد. در این تحقیق به منظور احیا تغییرشکل‌های ماندگار دیوار برشی از آلیاژ حافظه‌دار شکلی از جنس نیکل- تیتانیوم استفاده شده است. این تحقیق به این سوال که با استفاده از رفتار ابر کشسان آلیاژ حافظه‌دار شکلی به چه میزان و با چه ویژگی‌هایی می‌توان جابه‌جایی پسماند دیوار برشی بتنی را کاهش داد پاسخ خواهد داد. از آنجایی که نمودار تنش- کرنش آلیاژ حافظه‌دار شکلی در رفتار ابرکشسان خود شکل پرچم گونه دارد قابلیت استهلاک انرژی زیادی ندارد، به همین دلیل برای جذب انرژی زلزله از میراگر فولادی طره‌ای استفاده شد. هدف و ایده اصلی مدلسازی عددی در تحقیق حاضر، بررسی جنبه های گوناگون مدلسازی و توانایی مدل اجزا محدود ارائه شده در پیش بینی نتایج مختلف تحلیل سازه اعم از تغییر مکان، کرنش و رفتار چرخه‌ای می‌باشد. در اغلب مدلسازی‌های عددی در زمینه مقایسه نتایج مدل‌های عددی و آزمایشگاهی صرفا به مقایسه نتایج نیرو- تغییر مکان پرداخته شده است. حال آنکه این پرسش اساسی مطرح می‌شود که آیا صرف انطباق کلی رفتار نیرو-تغییر مکان مدل عددی و آزمایشگاهی می‌تواند تضمین کننده عملکرد صحیح یک مدل عددی باشد؟ هدف تحلیل حاضر مطالعه انتقادی به منظور پاسخ گویی به این سوال می‌باشد. به این منظور ضمن بررسی جنبه‌های گوناگون مدلسازی عددی اعم از فرضیات مدلسازی مصالح، مدل‌های رفتاری، المانهای مورد استفاده و روش‌های حل، نتایج مختلف آزمایشگاهی با مدل عددی مورد بحث و تفسیر قرار گرفته است. در این پژوهش دیوار برشی بتنی مجهز به میراگر فولادی، جداگر لرزه‌ای و میله SMA با زاویه 30، 45 و 60 درجه در نرم افزار تحلیلی آباکوس مدلسازی شدند. به دلیل پیچیده بودن مسئله از سه مقاله مرجع جهت صحت سنجی نتایج مدلسازی عددی استفاده شد. در این تحقیق از 20 مدل با شرایط مختلف مدلسازی شد. در مدل با میله به زاویه 30 درجه، نیرو حداکثر بیشترین افزایش و جابه‌جایی پسماند بیشترین کاهش و در مدل با میله به زاویه 60 درجه انرژی مستهلک شده بیشترین افزایش را داشت. در مقایسه نمونه‌های بدون میله SMA با نمونه‌های با میله SMA نتایج نشان دادند برخلاف تاثیر مثبت میله SMA که منجر به افزایش نیرو حداکثر و کاهش جابه‌جایی باقی‌مانده می‌شود، انرژی مستهلک شده کاهش می‌یابد.