السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین
محرم، ماه خون و قیام و شهادت حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) و یاران با وفایش بر شما دانشگاهیان محترم تسلیت و تعزیت باد
علامه سیدمحسن امینعلامّه سیدمحسن امین، از صاحب نظران بزرگ متأخر (1284 ـ 1371 ق)، با بررسی موقعیّت امام حسین علیه السلام به این نتیجه می رسد که تنها راهی که می توانست اسلام را از رکود و نابودی نجات دهد، اقدام به قیام و استقبال از شهادت بوده است. وی در این باره می نویسد:«به هر حال شهادت امام حسین علیه السلام ... به عنوان وسیله ای برای جاودان نگه داشتن مکتب و محکوم ساختن دشمن تنها راه حلّ منطقی عاقلانه ای بود که با توجّه به مشکلات موجود از انجام دادن آن گریزی نبود و جز آن راه دیگری وجود نداشت. با این بیان روشن می شود که چگونه امام حسین علیه السلام با فدا کردن جان خود و خاندان و فرزندان عزیزش دین جد خویش رسول اللّه صلی الله علیه و آله وسلم را پاسداری کرد و شک نیست که جز با شهادت امام حسین علیه السلام هرگز پایه های حکومتی بنی امیه متزلزل نمی شد». شهید مطهریاستاد شهید مرتضی مطهری رحمه الله درباره امام حسین علیه السلام می نویسند: «امام حسین علیه السلام به واسطه شخصیّت عالی قدرش، [و] به واسطه شهادت قهرمانانه اش، مالک قلب ها و احساسات صدها میلیون انسان است. اگر رهبران مذهبی بتوانند از این مخزن عظیم در جهت شکل دادن و هم رنگ کردن و هم احساس کردن روح ها با روح عظیم حسینی بهره برداری صحیح کنند، جهان اصلاح خواهد شد». استاد مطهری هم چنین می گویند: «می گویم حادثه کربلا، نمی گویم قیام؛ چون بیش از قیام است. نمی گویم نهضت؛ چون بیش از نهضت است. حادثه کربلا راز دیگری دارد که اساسا خود این حادثه، تمام حادثه، تجسم اسلام است، در همه ابعاد و جنبه ها... همه اصول جنبه های اسلامی عملاً در این حادثه تجسّم پیدا کرده است. اسلام است در جریان، در عمل و در مرحله تحقّق... حسین علیه السلام شخصیّت حماسی نیست او سرور انسانیت است. به همین دلیل نظیر ندارد... شهادت او حیات تازه ای در عالم اسلام دمید. بعد از شهادتش رونقی در اسلام پیدا شد. او با حرکت قهرمانانه خود روح مردم مسلمان را زنده کرد و به اجتماع اسلامی شخصیت داد». سیدبن طاووسسیدبن طاووس (متوفی 664 ه.ق) از کسانی است که به عاشورا و نهضت بی نظیر امام حسین علیه السلام از منظر عرفان نگاه کرده است. وی در این باره می نویسد: «عبادت خدای تعالی، با کشته شدن در راه خدا از مهم ترین وسایلی است که شخص را به درجات سعادت و نیک بختی می رساند. این گونه مرگ برای اولیای الهی وسیله ای جهت رسیدن به حقّ و آرمیدن در جوار او و وصال به حضرت باری است... آنها چون بینند زندگی دنیا مانع نیل به قرب الهی است حلقه بر درهای دیدار می کوبند و از این که در راه رسیدن به این رستگاری تا سرحدّ جان بازی فداکاری می کنند و خود را در معرض خطر شمشیرها و نیزه ها قرار می دهند، لذت می برند مرغِ جانِ مردانِ صحنه کربلا در اوج چنین شرافتی به پرواز در آمد که برای جان بازی از یکدیگر پیشی می گرفتند و جان هایشان را در برابر نیزه ها و شمشیرها به یغما می دادند». استاد سیدجعفر شهیدیاستاد سیّد جعفر شهیدی بر مبنای اسناد تاریخی به تجزیه و تحلیل نهضت عاشورا می پردازند. وی در این باره می نویسد: «باید گفت به علّت عدم دخول ایمان در دل بنی امیّه و به تبع تبلیغات آنان ایمان سایر مؤمنان نیز متزلزل شد و با رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم دوباره به عقاید پیشین خود بازگشتند. اینان پیش از آن که مسلمان باشند می خواستند در سازمان تازه، مقامی را که جویای آن بودند به دست آورند. حسین علیه السلام به عنوان وارث حقیقی محمّد صلی الله علیه و آله وسلم و علی علیه السلام چگونه می توانست دین را هم در عرصه فردی و هم در عرصه اجتماعی منسوخ شده ببیند و دم بر نیاورد؟ او هرگز نمی توانست دین را و هم مردمی را که نیازمند رهبری او هستند رها کند. این مردم با نامه های بسیاری که برای او فرستاده بودند حجّت را بر او تمام کردند. به هر حال حسین علی علیه السلام با مشاهده چنین وضعی دست به قیام زد؛ چون نمی توانست در برابر احیای بدعت ها و میراندن سنت ها ساکت و صامت باشد». استاد محمدتقی مصباح یزدیاستاد محمدتقی مصباح یزدی معتقد است: حادثه عاشورا، حادثه عظیمی در تاریخ اسلام بوده و نقش تعیین کننده ای در سعادت مسلمانان و روشن شدن راه هدایت مردم داشته است. این حادثه در نظر ما بسیار ارزشمند است. لذا بزرگداشت و بازسازی این حادثه و به خاطر آوردن آن موجب می گردد تا بتوانیم از برکات آن در جامعه امروز نیز استفاده کنیم... اگر بخواهیم راه حسین علیه السلام را ادامه دهیم، باید عملاً در همین مسیر حرکت کنیم، به آرزوهای دنیا دل نبندیم، فریب این زرد و سرخ ها (طلا و نقره) را نخوریم و مرگ در راه خدا را حفظ کنیم. این درسی بود که ابی عبداللّه علیه السلام به ما داد. آن چه دوست و دشمن بر آ ن اتفاق دارند این است که داستان کربلا اگر در عالم انسانیت داستان منحصر به فردی نباشد، از وقایع بسیار کم نظیر است. البته ما بر اساس آنچه از ائمه اطهار دریافت داشته ایم این را داستان منحصر به فردی می دانیم و معتقدیم که نظیر آن در گذشته نبوده و در آینده هم نخواهد بود. آیت اللّه صافی گلپایگانیآیة اللّه صافی گلپایگانی معتقد است: حادثه عاشورا واقعه ای است که دل های ارباب ایمان و عشاق فضیلت و حقیقت در برابر آن به خاک تعظیم افتاد و... آنها را از ظلمات سرگردانی نجات داد. کاری که حسین علیه السلام کرد یک کار عادی که مانند آن را تاریخ نشان دهد نبود؛ بلکه قیامی بی سابقه و خدایی بود که جوامع عالم جبروت و ساکنان صوامع ملکوت و ملأ اعلی آن را بزرگ ترین تجلی کمال مقام انسانی دانستند و قهرمانان فضیلت بشری و صاحبان عقول کامله و واصلان حقایق عالیه و پیغمبران اولوالعزم و اولیای عالی قدر و شهدایِ راه صلاح و هدایت آن را نمونه ممتاز و منحصر به فرد نمایش قدرت اراده، قوّت عزم، ثباتِ ایمان، فداکاری و شجاعت شمردند. دکتر علی قائمیدکتر علی قائمی می نویسد: «قیام حسین بن علی علیه السلام از نوادر وقایعی است که در جهان بشریت رخ داده و همه اذهان را متوجه خود ساخته است. هیچ قیامی در تاریخ جهان نتوانست این همه آثار و پیامد از خود به جای گذارد... داستان قیام امام حسین علیه السلام داستان ظهور عالی ترین تجلیّات روحی و معنوی انسان است و تحقیر و کوچک شمردن همه مظاهر لذّات مادی به خاطر معنویت عملی بود خالصانه و صرفا برای کسب رضای خدا؛ و این خلوص کار خود را کرد و اثر خود را بخشید و چیزی را که جامعه اسلامی فاقد آن بود به جامعه داد. اهمیّت واقعه کربلا در این است که حقانیّت اسلام را روشن کرد و حیات و بقای این آیین الهی را تضمین نمود و به همین خاطر گفته اند الاسلام نبویّ الحدُوث و حُسینی البقاء».
عاشورا در نظر دیگران
تأثیری که حادثه کربلا و قیام حسین بن علی علیهما السلام بر اندیشه مردم جهان ، حتی غیر مسلمانان داشته ، بسیار است . عظمت قیام و اوج فداکاری و ویژگیهای دیگر امام و یارانش سبب شده که اظهار نظرهای بسیاری درباره این نهضت و حماسه آفرینان عاشورا داشته باشند . نقل سخنان همه آن کساءن کتاب قطوری می شود . بویژه که برخی از نویسندگان غیرمسلمان مستقلا کتاب درباره این حادثه نوشته اند . در اینجا تنها تعدادی اندک از این نظرها ( از مسلمانان و غیرمسلمانان ) آورده می شود : مَهاتْما گاندی (رهبر استقلال هند) : من زندگی امام حسین ، آن شهید بزرگ اسلام را بدقت خوانده ام و توجه کافی به صفحات کربلا نموده ام و بر من روشن شده است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد ، بایستی از سرمشق امام حسین پیروی کند . محمد علی جِناح (قائد اعظم پاکستان ) : هیچ نمونه ای از شجاعت ، بهتر از آنکه امام حسین از لحاظ فداکاری و تهور نشان داد در عالم پیدا نمی شود . به عقیده من تمام مسلمین باید از سرمشق این شهیدی که خود را در سرزمین عراق قربان کرد پیروی نمایند . چارْلز دیکنْز (نویسنده معروف انگلیسی ) : اگر منظور امام حسین جنگ در راه خواسته های دنیایی بود ، من نمی فهمم چرا خواهران و زنان و اطفالش به همراه او بودند ؟ پس عقل چنین حکم می نماید که او فقط بخاطر اسلام ، فداکاری خویش را انجام داد . توماس کارْلایل (فیلسوف و مورخ انگلیسی ) : بهترین درسی که از تراژدی کربلا می گیریم ، اینست که حسین و یارانش ایمان استوار به خدا داشتند . آنها با عمل خود روشن کردند که تفوق عددی در جایی که حق با باطل روبرو می شود اهمیت ندارد و پیروزی حسین با وجود اقلیتی که داشت ، باعث شگفتی من است . صفحه 280 اِدوارد بِراوْن (مستشرق معروف انگلیسی ) : آیا قلبی پیدا می شود که وقتی درباره کربلا سخن می شنود ، آغشته با حزن و الم نگردد ؟ حتی غیر مسلمانان نیز نمی توانند پاکی روحی را که در این جنگ اسلامی در تحت لوای آن انجام گرفت انکار کنند . فِردریک جِمس : درس امام حسین و هر قهرمان شهید دیگری این است که در دنیا اصول ابدی عدالت و ترحم و محبت وجود دارد که تغییر ناپذیرند و همچنین می رساند که هرگاه کسی برای این صفات مقاومت کند و بشر در راه آن پافشاری نماید ، آن اصول همیشه در دنیا باقی و پایدار خواهد ماند . ل . م . بوید : در طی قرون ، افراد بشر همیشه جرأت و پردلی و عظمت روح ، بزرگی قلب و شهامت روانی را دوست داشته اند و در همینهاست که آزادی و عدالت هرگز به نیروی ظلم و فساد تسلیم نمی شود . این بود شهامت و این بود عظمت امام حسین . و من مسرورم که با کسانی که این فداکاری عظیم را از جان و دل ثنا می گویند شرکت کرده ام ، هرچند که 1300 سال از تاریخ آن گذشته است . واشنگتن ایروینگ (مورخ مشهور آمریکایی ) : برای امام حسین (ع) ممکن بود که زندگی خود را با تسلیم شدن اراده یزید نجات بخشد ، لیکن مسؤ ولیت پیشوا و نهضت بخش اسلام اجازه نمی داد که او یزید را بعنوان خلافت بشناسد . او بزودی خود را برای قبول هر ناراءحتی و فشاری به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بنی امیه آماده ساخت . در زیر آفتاب سوزان سرزمین خشک و در روی ریگهای تفتیده عربستان ، توماس ماساریک : گرچه کشیشان ما هم از ذکر مصائب حضرت مسیح مردم را متأثر می سازند ، ولی آن شور و هیجانی که در پیروان حسین (ع) یافت می شود در پیروان مسیح یافت نخواهد شد و گویا سبب این باشد که مصائب مسیح در برابر مصائب حسین (ع) مانند پرکاهی است در مقابل یک کوه عظیم پیکر . موریس دو کبری : در مجالس عزاداری حسین گفته می شود که حسین ، برای حفظ شرف و ناموس مردم و بزرگی مقام و مرتبه اسلام ، از جان و مال و فرزند گذشت و زیر بار استعمار و ماجراجویی یزید نرفت . پس بیایید ما هم شیوه او را سرمشق قرار داده ، از زیردستی استعمارگران خلاصی یابیم و مرگ با عزت را بر زندگی با ذلت ترجیح دهیم .صفحه 281 ماربین آلمانی (خاور شناس ) : حسین (ع) با قربانی کردن عزیزترین افراد خود و با اثبات مظلومیت و حقانیت خود ، به دنیا درس فداکاری و جانبازی آموخت و نام اسلام و اسلامیان را در تاریخ ثبت و در عالم بلند آوازه ساخت . این سرباز رشید عالم اسلام به مردم دنیا نشان داد که ظلم و بیداد و ستمگری پایدار نیست و بنای ستم هرچه ظاهرا عظیم و استوار باشد ، در برابر حق و حقیقت چون پر کاهی بر باد خواهد رفت . بنتُ الشاطی : زینب ، خواهر حسین بن علی علیهما السلام لذت پیروزی را در کام ابن زیاد و بنی امیه خراب کرد و در جام پیروزی آنان قطرات زهر ریخت ، در همه حوادث سیاسی پس از عاشورا ، همچون قیام مختار و عبدالله بن زبیر و سقوط دولت امویان و برپایی حکومت عباسیان و ریشه دواندن مذهب تشیع ، زینب قهرمان کربلا نقش برانگیزنده داشت . لیاقت علی خان (نخستین نخست وزیر پاکستان ) : این روز محرم ، برای مسلمانان سراسر جهان معنی بزرگ دارد . در این روز ، یکی از حزن آورترین و تراژدیک ترین وقایع اسلام اتفاق افتاد ، شهادت حضرت امام حسین (ع) در عین حزن ، نشانه فتح نهایی روح واقعی اسلامی بود ، زیرا تسلیم کامل به اراده الهی به شمار می رفت . این درس به ما می آموزد که مشکلات و خطرها هرچه باشد ، نبایستی ما پروا کنیم و از راه حق و عدالت منحرف شویم . جُرج جُرداق (دانشمند و ادیب مسیحی ) : وقتی یزید ، مردم را تشویق به قتل حسین و مأمور به خونریزی می کرد ، آنها می گفتند : « چه مبلغ می دهی ؟ » اما انصار حسین به او گفتند : ما با تو هستیم . اگر هفتاد بار کشته شویم ، باز می خواهیم در رکابت جنگ کنیم و کشته شویم . عباس محمود عقاد (نویسنده و ادیب مصری ) : جنبش حسین ، یکی از بی نظیرترین جنبشهای تاریخی است که تاکنون در زمینه دعوتهای دینی یا نهضتهای سیاسی صفحه 282 پدیدار گشته است ... دولت اموی پس از این جنبش ، به قدر عمر یک انسان طبیعی دوام نکرد و از شهادت حسین تا انقراض آنان بیش از شصت و اندی سال نگذشت . احمد محمود صُبحی : اگر چه حسین بن علی علیهما السلام در میدان نظامی یا سیاسی شکست خورد ، اما تاریخ ، هرگز شکستی را سراغ ندارد که مثل خون حسین (ع) به نفع شکست خوردگان تمام شده باشد . خون حسین ، انقلاب پسر زبیر و خروج مختار و نهضتهای دیگر را در پی داشت ، تا آنجا که حکومت اموی ساقط شد و ندای خونخواهی حسین ، فریادی شد که آن تختها و حکومتها را به لرزه در آورد . آنطون بارا (مسیحی ) : اگر حسین از آن ما بود ، در هر سرزمینی برای او بیرقی برمی افراشتیم و در هر روستایی برای او منبری بر پا می نمودیم و مردم را با نام حسین به مسیحیت فرا می خواندیم . گیبون (مورخ انگلیسی ) : با آنکه مدتی از واقعه کربلا گذشته و ماهم با صاحب واقعه هم وطن نیستیم ، مع ذلک مشقات و مشکلاتی که حضرت حسین (ع) تحمل نموده ، احساسات سنگین دل ترین خواننده را بر می انگیزد ، چندانکه یک نوع عطوفت و مهربانی نسبت به آن حضرت در خود می یابد . نیکلْسون (خاورشناس معروف ) : بنی امیه ، سرکش و مستبد بودند ، قوانین اسلامی را نادیده انگاشتند و مسلمین را خوار نمودند ... و چون تاریخ را بررسی کنیم ، گوید : دین بر ضد فرمانفرمایی تشریفاتی قیام کرد و حکومت دینی در مقابل امپراتوری ایستادگی نمود . بنابراین ، تاریخ از روی انصاف حکم می کند که خون حسین (ع) به گردن بنی امیه است . سِر پِرسی سایکسْ (خاورشناس انگلیسی ) : حقیقتا آن شجاعت و دلاوری که این عده قلیل از خود بروز دادند ، به درجه ای بوده است که در تمام این قرون متمادی هر کسی که آن را شنید ، بی اختیار زبان به تحسین و آفرین گشود . این یک مشت مردم دلیر غیرتمند ، مانند مدافعان ترموپیل ، نامی بلند غیر قابل زوال برای خود تا ابد باقی گذاشتند . تا ملاس توندون (هندو ، رئیس سابق کنگره ملی هندوستان ) : این فداکاریهای عالی از قبیل شهادت امام حسین (ع) ، سطح فکر بشریت را ارتقا بخشیده است و خاطره آن شایسته است همیشه باقی بماند و یادآوری شود . صفحه 283 محمد زُغلول پاشا (در مصر ، در تکیه ایرانیان ) : حسین (ع) در این کار ، به واجب دینی و سیاسی خود قیام کرده و اینگونه مجالس عزاداری ، روح شهامت را در مردم پرورش می دهد و مایه قوت اراده آنها در راه حق و حقیقت می گردد . عبدالرحمان شرقاوی (نویسنده مصری ) : حسین (ع) ، شهید راه دین و آزادگی است . نه تنها شیعه باید به نام حسین ببالد ، بلکه تمام آزاد مردان دنیا باید به این نام شریف افتخار کنند . طه حسین (دانشمند و ادیب مصری ) : حسین (ع) برای به دست آوردن فرصت و از سرگرفتن جهاد و دنبال کردن از جایی که پدرش رها کرده بود ، در آتش شوق می سوخت . او زبان را درباره معاویه و عمالش آزاد کرد ، تا به حدی که معاویه تهدیدش نمود . اما حسین ، حزب خود را وادار کرد که در طرفداری حق سختگیر باشند . عبدالحمید جَودةُ السحار (نویسینده مصری ) : حسین (ع) نمی توانست با یزید بیعت کند و به حکومت او تن بدهد ، زیرا در آن صورت ، بر فسق و فجور ، صحه می گذاشت و ارکان ظلم و طغیان را محکم می کرد و بر فرمانروایی باطل تمکین می نمود . امام حسین به این کارها راضی نمی شد ، گرچه اهل و عیالش به اسارت افتند و خود و یارانش کشته شوند . علامه طنطاوی (دانشمند و فیلسوف مصری ) : ( داستان حسینی ) عشق آزادگان را به فداکاری در راه خدا بر می انگیزد و استقبال مرگ را بهترین آرزوها به شمار می آورد ، چندانکه برای شتاب به قربانگاه ، بر یکدیگر پیشی جویند . العُبیدی (مفتی موصل ) : فاجعه کربلا در تاریخ بشر نادره ای است ، همچنان که مسببین آن نیز نادره اند ... حسین به علی (ع) سنت دفاع از حق مظلوم و مصالح عموم را بنا بر فرمان خداوند در قرآن به زبان پیمبر اکرم وظیفه خویش دید و از اقدام به آن تسامحی نورزید . هستی خود را در آن قربانگاه بزرگ فدا کرد و بدین سبب نزد پروردگار ، « سرور شهیدان » محسوب شد و در تاریخ ایام ، « پیشوای اصلاح طلبان » به شمار رفت . آری ، به آنچه خواسته بود و بلکه برتر از آن ، کامیاب گردید . جمع بندی « از مجموعه گفته های نقل شده ، این جمع بندی به دست می آید : 1- امام حسین (ع) بدین جهات قیام کرد : به خاطر بقا و عظمت اسلام و حکومت قرآن ، به خاطر مسؤولیت امامت ، برای حفظ ناموس و شرف مردم ، برای اصلاح حال امت ، به خاطر امر به معروف و نهی از منکر ، به خاطر دفاع از مظلوم و مصالح عموم . صفحه 284 2 - وصف قیام او : نهضت امام بر اساس اخلاق و شهامت و مصلحت عامه بود و جهادی به قصد دفع رذیلت و نشر فضیلت به شمار می رفت . 3 - تأثیر قیام امام : مردم بیدار شدند ، تظاهر به دیانت را به تعمق و ایمان بدل کردند . 4 - این مکتب به خلق عالم چه آموخت ؟ درس این آموزشگاه ، ابدی و اصولی است ، از آزادی و عدالت و محبت حکایت می کند ، پاکی نظر را در مبارزه می آموزد ، نحوه امتناع از قبول ستم و رد استعمار را نشان می دهد ، غیرت ، شجاعت ، فداکاری ، پایداری در برابر مصیبات و ثبات بر طریق حق را تعلیم می دهد ، حرمت سکوت را در برابر باطل و فساد ، مدلل می سازد و ثابت می کند که حق و فضیلت ، عدل و ایمان ، در هر شرایطی می توانند بر خودسری و مکر و ستم و کفر ، غلبه یابند . یاران صادق امام نیز ، بهترین درس ایمان به خدا را به جهانیان آموختند و راه پیروزی ملتها را گشودند و نشان دادند که مؤ منان با کمی تعداد و نیرو ، همچنان پیروزند ... » . همه لب به اعتراف می گشایند
|